سکوت یعنی فریادهای در گلو شکسته سکوت یعنی بغض های به هم پیوسته
سکوت یعنی اشکی که آرام آرام به پشت پلک می رسد سکوت یعنی اشکی که از پرتگاه خاموشی ها سقوط می کند سکوت یعنی سایه های سرگردان سکوت یعنی درد های بی درمان سکوت یعنی حرف هایی که هرگز نباید گفت سکوت یعنی چشم هایی که هر دم باید شست
سکوت یعنی از تو سوختن سکوت یعنی غرق شدن دست و پا زدن فریاد زدن سکوت یعنی... از تو مردن پس بیا ... بیا بشکن سکوت سایه ها رو بخون با من ندای واژه ها رو صدای من شکسته بغض من نه بیا بشکن تو بغض ناله رو
حامد خادمی
چهارشنبه 6 شهریورماه سال 1387 ساعت 03:46 ب.ظ
جالب بود.
مرسی زیبا بود.
سلام
مایل به عضو شدن در بخش ادبی هستم منتظر شرح اهداف و وظایف اعضا هستم
به امید موفقیت و پرباری هر چه بیشتر وبلاگ ادبی